ایا منظور عبید زاکانی در حکایت پیرمردان لواط کار قمی همانا شیخ احمد جنتی و مصباح یزدی بوده است

عبید زاکانی :ـ« دو پیر مرد بر سر مناره ای در قم لواط میکردند . پس از فراغت مشغول تماشای شهر بودند که یکی به دیگری گفت : این شهر ما عجب ویران است! دیگری جواب داد : شهری که پیران با برکتش من و تو باشیم ، آبادتر از این نمیشود»

این حکایت دیروز و امروز ایران است که اخوندهای لواط کار از قبیل مجلسی شیخ بهایی جنتی مصباح خمینی خامنه ای مهدوی کنی  خلخالی شیخ فضل الله نوری و.... ایران را ویران کرده اند .

امام نقی: شفاعت ما به کسانی که در انتخابات شرکت می کنند, نمی رسد

امام نقی در خطبه های دشمن شکن امروز خود در سامرا به انتخابات دارالخلافه طویله اسلامی اشاره کردند و فرمودند :

ـ« تا زمانی که نظارت استصوابی و شورای نگهبان و شخص خلیفه ملعون وجود دارد انتخابات ازاد بی معناست . بنده از همین تریبون به مومنان نقوی امر می کنم از دو گروه گناه کار همواره بر حذر باشید یکم کسانی که برای نزدیکی به حاکم جائر و ستمگر برای ورود به طویله اسلامی کاندید شده اند و دوم افرادی که در انتخابات شرکت می کنند و رای در صندوق می اندازند.»

امام نقی ادامه داد :

ـ« و با انها رابطه نداشته باشید به انها زن ندهید و زن نگیرید. دخترها و پسرها بعد از دوازده اسفند به صفحه انتخابات شناسنامه طرف مقابل نگاه کنند که خدایی نکرده مهر انتخاباتی نخورده باشد. چنانچه متوجه شدید فردی در انتخابات شرکت کرده است, وی را طرد کنید و از خود دور کنید. محققا خداوند  چنین افرادی را که اب در اسیاب دشمن ملعون می ریزند را دوست ندارد.شفاعت ما شامل حال کسانی که در انتخابات شرکت می کنند, نمی رسد. از زمره گناهکاران واقعی همانا کسانی هستند در انتخابات قلابی خلیفه شرکت می کنند چه کسانی که نامزد می شوند و چه کسانی که رای می دهند و موجبات پایداری این عمامه به سرها را فراهم می سازند» و سپس عمامه اش را در اورد و ان را مچاله کرد و به پایین انداخت

. عوامل لباس شخصی خلیفه اسلامی لحظاتی بعد از بیان سخنان حکیمانه امام نقی مانع از ادامه سخنرانی این امام همام شدند

امام نقی در حال بازداشت از بالای منبر فریاد زدند : // مرگ بر دیکتاتور // که شور نقوی حضار را در بر گرفت. نقویان فریاد زدند:
ـ«  اماما تحت هیچ شرایط در انتخابات 12 اسفند شرکت نمی کنیم»

خِـــــــرد تو را فرا می خواند

مرا فریاد بزن در تنهایی شب,
سکوت وهم تحجر را بشکن ,
با من همراه شو ,
فصل تازه ای انتظارت می کشد,
هیچ گاه تا نفسی می اید دیر نیست ,
رها شو از منجلاب اسلام,
طوق غلامی الله را بنه بر دوش محمد آن شیاد الله ,
رستگار شو از ایین خرافات محمدی,
پا پیش گذار و به خود آی,
ایا می شنوی,
خرد  تو را فرا می خواند,
 


 
 

تکرار تاریخ

بازهم صدای اوستاش در اومد : « دِ لامصب دِ صد بار گفتم مراقبش باشه, بچه کونی بازهم رفتی تو  عالم هپروت چِِ ِ حرف تو گوش نمیدی بی ناموس...«

هنوز هم تو عالم خودش بود که پس گردنی حالش را جا اورد شروع کرد به قسم خوردن که : « به ارواح اقام نمی دونم چی شد همین جا بودم خودش در رفت»

-------

بیست سال بعد

افتاب از لبه دیوار گرماش را بر تن خسته شاگرد می رسوند.

اوستا پس گردنی محکمی زد: باز نشستی د صد دفعه نگفتم...

امام نقی: پیامبری که با کودکان نکاح نکند و سر مردم را نبرد و به زنان اسیر تجاوز نکند پیامبر نیست شیاد است

جملاتی نغز از امام نقی (ع)

/ -/به خداوند قسم اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارید دستهایم کنده میشه

-/ اگر یگ گونی سیب زمینی و یگ گونی برنج و یگ گونی گندم هم به من بدهید محال است در انتخابات مجلس شرکت کنم
/
-/ همواره دو خط موازی تا ابد موازی هستند مگر انکه چیزی جلویشان را بگیرد و ان دوخط را ناموازی کند
/
-/ هر وقت ماهی را از آب بگیری ماهی میمره و در ان حکمتی است که فقط مومنان نقوی درک خواهند کرد
/
-/   پیامبری که با کودکان نکاح نکند و سر مردم را نبرد و به زنان اسیر تجاوز نکند پیامبر نیست شیاد است
 /
-/  برای سلامتی امام زمان صلوات بفرستید اخه  نوه بیچاره ام هزار و دویست ساله تو چاه گیر کرده/

-/ به اخوند اعتماد کنید و کشور و جان و مال و ناموس خود را دو دستی تقدیمشان کنید خیالتان راحت/

-/ اگر روزی خورشید از غرب درامد بدانید اسلام منقرض شده است  /