۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

صلی علی محمد بوی رجایی آمد

در اشپزخانه  یک قابلمه قدیمی وجود داره که اسمش را گذاشتیم رئیس جمهور رجایی /
قضیه از این قراره که این قابلمه را قبل از انقلاب از دستفروشی به اسم محمد علی رجایی ( بعد از انقلاب اسلامی رئیس جمهور شد ) در تهران خریداری شده است. قابلمه آلمینیومی مرحوم رجایی با دو دسته در طرفین هنوز هم در کابیت آشپرخانه منزل پدری در کنار ظروف مسی خودنمایی می کند. 
در آن سالها که مادرم در قابلمه آلمینیومیی رجایی آشپری می کرد هر وقت غذا می سوخت و بوی سوختگی از آشپرخانه می امد, برای خنده صلوات می فرستادیم : « صلی علی محمد بوی رجایی آمد » 
 جدا از نقل این خاطره در ایران بعد از انقلاب اسلامی هرکسی رئیس جمهور شد دست کمی از محمد علی رجایی نداشته, اصولا هرکسی رئیس جمهور شده یا سبزی فروش بوده یا قابلمه فروش بوده یا روضه خوان بوده یا اخیرا بیمار روانی.
رجایی هم برای معرکه گیری به سازمان ملل سفر می کرد و در یکی از سفرها به هنگام سخنرانی در مقر سازمان ملل کفشش را در می اورد و پایش را روی میز می گذارد و سپس جورابش را در می اورد و می گوید( بنده را شکنجه کرده اند و در راه انقلاب اسلامی علیل شده ام ) !!  
رجایی بعد از انتصاب به ریاست جمهوری می گفت : «گاهی با خودم خلوت می کنم و می گویم: مبادا میز مرا بگیرد، من همان رجایی قابلمه فروش هستم . اینها را می گویم تا غرور میز مرا نگیرد.» آخی
پس تعجب نکنید وقتی یه قابلمه فروش رئیس جمهور اسلامی میشه یه ا.ن متوهم هم میتونه رئیس جمهور اسلامی بشه /