زندگانی من ( دوره کامل )
اثر احمد کسروی
این کتاب درسال 1323 توسط نویسنده چاپ شده است و تا پیش از انقلاب اسلامی چند بار تجدید چاپ شده است و بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه اجازه انتشار نداشته است .
کتاب زندگانی من توسط انتشارات بنیاد درتهران در 343 صفحه به همراه عکسهایی از نویسنده و کسان دیگر در قطع رقعی با بهای 350 ریال چند بار به چاپ رسیده است .
-------------------
کتاب به دو بخش کلی تقسیم می شود
بخش نخست از کودکی نویسنده تا سی سالگی را دربر می گیرد
وبخش دوم به خاطرات نویسنده در عدلیه تحت عنوان ( ده سال در عدلیه )
یکی از مهمترین بخشهای کتاب چگونگی ملا شدن و تغییر نگرش احمد کسروی به ملایی است که لباس ملایی را کنار می گذارد (چگونه از ملایی رهایی گردیدم )و مورد لعن ملاها قرار می گیرد و ازارهایی که از ملایان می بیند .
کسروی در کتاب زندگانی من به برخوردهای خود با ملاها اشاره میکند و چگونگی فراگیری دانشهای نوین و زبانهای که فرا گرفته است و به بحثهای خود با بهاییان و سفرهایی که به مناطق مختلف ایران و خارج داشته است و... می پردازد . سفر به خوزستان در زمان شیخ خزعل و علاقه اش به مشروطه را بیان میکند ....
در بخش دوم کتاب به 12 سالی که در عدلیه مشغول کار بوده است می پردازد و به احکامی که صادر کرده است و به حکمی که دربار را محکوم کرده است اشاره می شود و به چگونگی بیرون امدن از عدلیه پرداخته می شود .
در مقدمه کتاب امده است
به خوانندگان کتاب
من هرگز دوست نداشته بودم که مردی شناخته گردم و نامم به زبانها افتتد ولی چون خواه نا خواه افتاده بسیار بجا می بود که تاریخ زندگانیم را خودم بنویسم که نیاز نباشد دیگران بپرسند و بجویند و چیزهایی از راست و دورغ بدست اید.
احمد کسروی به دشمنانی که شایعه پخش می کنند اشاره میکند و همین طور به روزنامه ای مصری که ستایش مبالغه امیز از او میکند اشاره می کند ودلیل خود را از نگارش کتاب بیان حقیقت اعلام میکند.
اثر احمد کسروی
این کتاب درسال 1323 توسط نویسنده چاپ شده است و تا پیش از انقلاب اسلامی چند بار تجدید چاپ شده است و بعد از انقلاب اسلامی هیچ گاه اجازه انتشار نداشته است .
کتاب زندگانی من توسط انتشارات بنیاد درتهران در 343 صفحه به همراه عکسهایی از نویسنده و کسان دیگر در قطع رقعی با بهای 350 ریال چند بار به چاپ رسیده است .
-------------------
کتاب به دو بخش کلی تقسیم می شود
بخش نخست از کودکی نویسنده تا سی سالگی را دربر می گیرد
وبخش دوم به خاطرات نویسنده در عدلیه تحت عنوان ( ده سال در عدلیه )
یکی از مهمترین بخشهای کتاب چگونگی ملا شدن و تغییر نگرش احمد کسروی به ملایی است که لباس ملایی را کنار می گذارد (چگونه از ملایی رهایی گردیدم )و مورد لعن ملاها قرار می گیرد و ازارهایی که از ملایان می بیند .
کسروی در کتاب زندگانی من به برخوردهای خود با ملاها اشاره میکند و چگونگی فراگیری دانشهای نوین و زبانهای که فرا گرفته است و به بحثهای خود با بهاییان و سفرهایی که به مناطق مختلف ایران و خارج داشته است و... می پردازد . سفر به خوزستان در زمان شیخ خزعل و علاقه اش به مشروطه را بیان میکند ....
در بخش دوم کتاب به 12 سالی که در عدلیه مشغول کار بوده است می پردازد و به احکامی که صادر کرده است و به حکمی که دربار را محکوم کرده است اشاره می شود و به چگونگی بیرون امدن از عدلیه پرداخته می شود .
در مقدمه کتاب امده است
به خوانندگان کتاب
من هرگز دوست نداشته بودم که مردی شناخته گردم و نامم به زبانها افتتد ولی چون خواه نا خواه افتاده بسیار بجا می بود که تاریخ زندگانیم را خودم بنویسم که نیاز نباشد دیگران بپرسند و بجویند و چیزهایی از راست و دورغ بدست اید.
احمد کسروی به دشمنانی که شایعه پخش می کنند اشاره میکند و همین طور به روزنامه ای مصری که ستایش مبالغه امیز از او میکند اشاره می کند ودلیل خود را از نگارش کتاب بیان حقیقت اعلام میکند.